۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

مردمي که بيشتر مي فهمند

مي گويند اسکندر قبل از حمله به ايران، درمانده و مستأصل بود. از خود مي پرسيد که چگونه بايد بر مردمي که از مردم من بيشتر مي فهمند حکومت کنم؟ يکي از مشاوران مي گويد: «کتابهايشان را بسوزان بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند».

اما ظاهراً يکي ديگر از مشاوران (به قول برخي، ارسطو) پاسخ مي دهد: «نيازي به چنين کاري نيست، از ميان مردم آن سرزمين، آنها را که نمي فهمند و کم سوادند، به کارهاي بزرگ بگمار،آنها که مي فهمند و باسوادند، به کارهاي کوچک و پست بگمار!! بي سوادها و نفهم ها هميشه شکرگزار تو خواهند بود و هيچگاه توانايي طغيان نخواهند داشت. فهميده ها و با سوادها هم يا به سرزمينهاي ديگر کوچ مي کنند يا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه اي از آن سرزمين در انزوا سپري خواهند کرد...».
پی نوشت: این متن را مدتها پیش یکی از دوستانم ای میل کرده بود، به نظرم زیبا آمد نگه داشته بودم. حال و هوای این روزها بسیار شبیه این نوشته است به همین جهت بدون دخل و تصرف اینجا گذاشتم.

۴ نظر:

هادی گفت...

مرگ بر اسکندر و ارسطو!!!

گیله مرد گفت...

درود به هادی:
دشمن دانا که غم جان بود/بهتر از ان دوست که نادان بود.
در همین راستا گیله مرد معتقد است:
درود بر اسکند و ارسطو..... :-)
معتقدم با همه ی درنده خویی و سفاکی اسکندر از خیلی از دوستان امروزی ایران بهتر بود

باران گفت...

شما درست می فرمایید عمو اما می تونید تصور کنید که چقدر از کشفیات و ... دانشمندان و ریاضیدانان ما به اسم دیگران به ثبت رسیده تنها به علت همین به اتش کشیدن کتابها و ...

هر چند ایرانی جماعت لیاقتش نمی تونه بیشتر از این باشه

متاسفانه این رو به اثبات رسوندیم

پروانه گفت...

دقیقا مثل مملکت ما ! مگه اینا کی هستن ؟! همون بی سوادها و نفهمها !

فقط به خاطر یک نخ سیگار / محمود دولت آبادی در مراسم تشیع محمدرضا لطفی

فقط به خاطر یک نخ سیگار آرش گیلانی پور  در حاشیه   مراسم تشیع جنازه محمدرضا لطفی، انتشار عکسی از محمود دولت آبادی در کنار وزیر ا...