۱۳۸۹ شهریور ۳, چهارشنبه

من و روزنامه

دل نوشته

چند وقتی هست کمتر روزنامه می خوانم و از این بابت از دست خودم بسیار دلخور بودم، هر چند گاه و بیگاه نگاهی کوتاه به نشریات می اندازم، دیروز بعد از مدتها که روزنامه ی محبوب دولت را نخریده بودم وقتی دیدم چیز دیگری روی پیشخوان نیست با پرداخت"صــــــــــــــــــــــــــــــــد تومان" یک رنگین نامه به همراه یک ویژه نامه سراسر رنگی(رایگان) خریدم و به منزل رفتم.

بعد از شستشوی دست و صورت خواستم از احوالات روزگار خبری بگیرم که افسوس چیزی در ان نیافتم، گفتم شاید در این ویژه نامه مطلبی در خور بیابم، هرچه نگاه کردم چیزی که به درد یک مخاطب عام بخورد نیافتم، تماما از خدمات نیست درجهان دولت بود و به قول تخصصی تر ((softnewsسافت نیوز(1)،راستش وقتی کمی فکر کردم دیدم همان بهتر که وقتم را به خواندن کتابهای چاپ شده ی این روزها که عموما هم چیزی شبیه به همین روزنامه های مورد اشاره است بگذرانم، حداقل ماجرا این است که می فهمی اوضاع چاپ ونشر هم چیزی شبیه همین سافت نیوزهاست.

خداوند پدرو مادر این ابداعگر اینترنت را قرین رحمت واسعه ی الهی کند که با راه اندازی و گسترش شبکه ی جهانی اینتر نت ما ادمهای دچار مازو خیسم را به هم متصل کرد تا حداقل بتوانیم دور هم خوش باشیم و گرنه به سادیسم هم مبتلا می شدیم و مانند بعضی ها از کله ی سحر تا بوق سگ مشغول دروغگویی می شدیم وبه زمان و زمین آزار می رساندیم.

باقی بقای شما

پی نوشت:

1-) soft news) یا نرم خبرها در واقع خبرهای بی بو و خاصیتی هستند که رسانه ها برای پر کردن بخش های خبری و به قول خودمانی تر خالی نبودن عریضه به خورد خلایق می دهند، در بخش های خبری سیما و روزنامه های مختلف با گرایش های مختلف(چپ و راست) از اینگونه خبرها به وفور دیده می شود، بستن لنگ به کمر یک فرانسوی در حمامی در فرانسه، یا خبرهایی از این دست در واقع همان softnews است که آن آقای خبرنگار عزیز در قاره ی سبز برای ما ایرانیان گرامی ارسال می کند و در بخش های مختلف خبری نیز با افتخار پخش می شود.