۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

خدا بیش بزرگ است /بحر طویل

بر جمله عزیزان دلم از ره لطف و کرم و عشق کنم عرض ارادت، که الهی بشوید روز و شب از لطف خدا شاد و غزلخوان و به دل هیچ نباشد به شما غصه ای و جیب پر از پول و لبت پر زهمه خنده ی بسیار....

الغرض بود مرا نیز ملالی، ننوشتم ز بدی ها و غم و درد خودم، تا که تو دلخور نشوی و به دلت درد و الم ره ندهی، حال که از درد دلم اندکی هم کاسته شد، باز برایت بنویسم که همه کار در این ملک به سامان شده و هر چه که بد بود، شده نیک و دگر هیچ گدایی به در و کوچه و بازارنبوده است، کسی چشم به آن مبلغ یارانه ندارد و کسی نیز به بقالی و نانوایی بدهکار نبوده است و کسی هم غم مترو ، اتوبوس، تاکسی ندارد، که بها گشته گران، لیک ملالی نبُوَد، باز بپردازیم از آن مبلغ یارانه ی بسیار و دمی دم نزنیم.

تا که چنین باز نوشتم، خبر آمد که قرار است شود مبلغ یارانه ی مان قطع، دهند باز به ما کارت، که زین پس همه ی قبض و قبوضی که بیاید بدهیم، غم نخوریم چون همه ی مشکل ما چاره شد و نیست کسی گشنه و در سفره ی هر زنده ای از نان و پنیر یافت شود، نیست غمی!! حال به احوال سیاست بکنیم نیم نگه! مجلس ما در پی افشای کسان است و بچسبد یقه ی دزد و دغل، گاه تذکر بدهد، یا که به محمود زند توپ و تشر، آه که این رسم بدی گشته که بیکار شوند، گیر دهند و بگذارند کنار، هم دو سه تا کهنه وزیر، عمر گرانمایه ی محمود گذشت بر سر این نصب وزیران قشنگ، باش، بمان کاین همه از عایدی و مهر فراوان قدر قدرتِ پر شوکتِ محمود بود، جان برادر زسیاست به سوی راه دگر بگذر و چشم بر همه ی دوز و کلک نیز ببند ...

چون زسیاست به فراغت بگذشتیم، بدیدیم، که دیگر نه کسی غصه ای و حرفی و هم هیچ ملالی به دلش نیست، دگر هرچه به دنیا چوببینیم، بکوبند و برقصند و همه شادی بسیار کنند، هم که ز محمود بسی یاد کنند، غصه ی خوشبختی ما را بخورند، چون ز ره دور بر احوال من و تو نظری نیک کنند، ظاهر این قصه ببینند و نبینند مرا حال چونان است و تو را درد کدام است و چرا غر بزنیم ....

ساکت و آرام شویم، چون ببعی رام شویم، هرچه بگویند و ببینیم ، ندیده، نشنیده همگی یاد بریم و ز سر صبر نشینیم، همه درد و الم یاد بریم ، چون که خدا بیش بزرگ است، به زودی بدهد کیفر این قوم ستمکار و پلید!!

باز سپارم به خدایت، که دمادم لب جویی بنشینی و به لب خنده کنی، شاد شوی....

۱۲ نظر:

باران از لاهیجان گفت...

خنده بر لب مي زنم تا کس نداند راز من/ ورنه اين دنيا که ما ديديم خنديدن نداشت

یادمه پرسیده بودم : عمو یه روز خوب می یاد؟
گفتی : من به اون روز ایمان دارم
گفتی که خوشبین باشم
شاید برا این بود که تو یادت بود که خدا بسی بزرگ است

خیلی قشنگ بود عمو مثل همیشه

پروانه گفت...

دوست عزیز حقیقتا حیف بود برای اون بی لیاقتها بنویسید ! موفق باشید
راستی اینها رو تو خواب دیدی؟! یارانه ها و نداشتن غم مترو و .....!

میرزا قشمشم گفت...

دستت درد نکنه گیله جان ...
مملکت گل و بلبل که بهتر از این نمی شه .. میشه؟
به قول اون بنده ی خدا که می گفت:
همه چی استدارده و تعریف شده
مردم بیمه و زیر و بر تامین شده
هر کارگری یه ویلا توی شمال
اصلا نخواسته ها! بهش تحمیل شده!!

گیله مرد گفت...

به دوستانم
.
باران: آره عمو جون اول صبح گریه مو دراوردی هنوز هم می گم:
////// یه روز خوب می یاد//////
نگران نباش......
.
پروانه خانم: لطف دارید/نه خواب ندیدم/ کمی دقیق تر بخونید متوجه جریان می شین.
.
آمیرزای گلم:
ممنون برادر/از این منورالفکرها هر چی بگی بر میاد گفته باشن و بگن/ملالی نیست.
///این نیز بگذرد/////

پروانه گفت...

دوباره خواندمش ! اما منظورمن این بود که تا زمانیکه به خداواگذار کنیم خوشی ها را هم باید در خواب دید !البته جواب نوشته زیبای شما هم نبود !

گیله مرد گفت...

به پروانه:
.
موافقم/ البته نباید منتظر باشیم تا خدا.......
.
سپاسگزارم

سینا گفت...

برای اینکه نوشته تون از وزن خوبی برخوردار باشه و خواننده هم بتونه به راحتی و با همون وزن مورد نظر بخونه نیاز به انتخاب کلماتی مناسب وجود داره.بهتون تبریک میگم چون کاملا در این کار موفق شدین.
معمولا نوشته های طنز رو باید بیشتر از موارد دیگر جدی گرفت.
عمر محمود احمدی نژاد دیگر به پایان رسیده فقط باید کمی مدارا کنه تا دوران ریاست جمهوریش به پایان برسه

گیله مرد گفت...

به سینای عزیز:
.
ممنونم/نهایت سعی ام رو می کنم/در مورد محمود خان احتمالا به انتهای دوره نخواهد رسید...

ترنگ گفت...

با آرزوی موفقت برای شما . دنیای سیاست هرگز قابل پیش بینی نخواهد بود و فراتر از انتظارهای ملت است .
در ضمن قالب زیبایی را انتخاب کرده اید . امیدوارم من را به عنوان مهمان وبلاگتان پذیرا باشید .

گیله مرد گفت...

برای ترنگ:
درود
.
هرگاه میهمانی به اینجا می آید خوشحال تر از گذشته می شوم ومقدمش را گرامی می داریم/خوش امدید

هادی گفت...

درود گوله برار
با تنی خسته بمام تی نویشتئنه بوخوندم مه کراده! می خستگی در بشو. تی دس قوربون. تی دس ساق.

گیله مرد گفت...

درود به هادی:
خسته نباشی برار/دونم هم ایمتحان داشتی بعد شم بومای خلق خودا واسی خدمت گودری/خودا ته لنگورود واسی بداری...