۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

سباستین و فونتا ماریا


سباستین که از چرای گوسفندان برگشت، دید الکس و جانی دارند برای رفتن به شهر فونتا ماریا خودشان را آماده می کنند پرسید:

می خواهید بروید شهر چه کنید؟

جانی جواب داد: می خواهیم برویم آنجا مدتی کار کنیم ، پول جمع کنیم و برگردیم گله ی گوسفندی برای خودمان بخریم.

یکسال بعد هنگامی که جانی و الکس با مقداری پول از شهر بر می گشتند،سباستین را دیدند که همراه خانواده اش برای همیشه به شهر می رفتند، این بار الکس از سباستین پرسید:

کجا می روید؟

به جای سباستین پدرش جواب داد:

می رویم تا برای همیشه در شهر بمانیم بلکه خانه ی کوچکی بخریم و زندگی کنیم.

حالا چند سالی هست سباستین و خانواده اش شهرنشین شده اند، خانه و گله که هیچ! سباستین صاجب اصلی فونتا ماریا شده است.

۲ نظر:

saw گفت...

عجب !!!!

بچه پاخط گفت...

فونتا ماریا کجاست می شه بگین