۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

سباستین و فونتا ماریا


سباستین که از چرای گوسفندان برگشت، دید الکس و جانی دارند برای رفتن به شهر فونتا ماریا خودشان را آماده می کنند پرسید:

می خواهید بروید شهر چه کنید؟

جانی جواب داد: می خواهیم برویم آنجا مدتی کار کنیم ، پول جمع کنیم و برگردیم گله ی گوسفندی برای خودمان بخریم.

یکسال بعد هنگامی که جانی و الکس با مقداری پول از شهر بر می گشتند،سباستین را دیدند که همراه خانواده اش برای همیشه به شهر می رفتند، این بار الکس از سباستین پرسید:

کجا می روید؟

به جای سباستین پدرش جواب داد:

می رویم تا برای همیشه در شهر بمانیم بلکه خانه ی کوچکی بخریم و زندگی کنیم.

حالا چند سالی هست سباستین و خانواده اش شهرنشین شده اند، خانه و گله که هیچ! سباستین صاجب اصلی فونتا ماریا شده است.

۲ نظر:

saw گفت...

عجب !!!!

بچه پاخط گفت...

فونتا ماریا کجاست می شه بگین

فقط به خاطر یک نخ سیگار / محمود دولت آبادی در مراسم تشیع محمدرضا لطفی

فقط به خاطر یک نخ سیگار آرش گیلانی پور  در حاشیه   مراسم تشیع جنازه محمدرضا لطفی، انتشار عکسی از محمود دولت آبادی در کنار وزیر ا...