۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

با خان بابا

سلام خان بابا           

خوبی، خوشی، سلامتی؟

شکر خدا، از احوالات من و مراد آباد هم؛ ای بد نیستیم، همه خوبیم! ملالی نیست به جز یه خورده مشکلات که اونم حل می شه. شما نگران نباش، این روزا همه چی خوب وعالیه، مث قبل بزغاله ها چاقن، گاو گوسفندا سر دماغن، البته یواشکی می گم ننه اویارقلی نفهمه، گوشتونو بیارین جلو، آهان خوبه، راستش دیگه از مراد آبادی که شما می شناختین فقط یه چن هکتار زمین لم یزرع باقی مونده که اونم این اترک آبادیا و کافرستونیا دارن واسه چَپُو کردنش برا ما نقشه می کشن.

القصه؛ اویارقلی برات بگه که از احوالات ده خبر خاصی نیست، فقط اون مدرسه ی ده رو که چن سال پیشا تو بودی و این بچه مچه هات ساخته بودن تا مثلا دهاتیا برن اونجا سواد بخونن، آره همون که به جای اون ملا خونه ی قدیمی بنا شده بود دیگه! همون، اونو سرش دعواس، از یه طرف این گل ممد و دار و دسته ش می گن مال ماس، از طرف دیگه عمو یارقلی که دست راستت بود با دار و دسته ش مدعی شدن که اینو ما همون موقع ها خریده بودیم و مال ماس، حالا این وسط چی به سر دهاتی جماعت که دلش می خواد بره سواد یاد بگیره میاد، الله اعلم!!

جونم برات بگه که اوضاع آروم آرومه، ملالی نیست بعضی روزا می ریم دسته جمعی تو میدون ده با بر وبچه های هم سن وسال گردو بازی می کنیم، بعضی وقتام دسته جمعی می ریم صحرا؛ البته دیگه مث اون وقتا گوسفندی نیست که ببریم بچرونیم، می ریم بلکه یاد اون روزا رو زنده کنیم و کمی هم هیزم جمع کنیم تا سر سیاه زمستون خونه هامون گرم باشه!

خان بابا؛ این روزا دیگه واسه ی اهالی مراد آباد حالی نمونده ، یادته اون وقتا که بودی همه هر چی که داشتن با هم می خوردن و با هم تو عزا و عروسی همدیگه شرکت می کردن؟الانه دیگه این خبرا نیست، الان دیگه بچه کوچیکام واسه خودشون یه پا آدم بزرگ شدن و وقتی می خوان با کسی دوستی کنن می بینن تو خورجین اون یکی مثلا چقد خوراکی هست، می دونی این روزا همه مث اون دست فروش دوره گردا شدن که می اومدن تو ده مرغ و جوجه های مردم رو مفت می خریدن می بردن تو شهر به چن برابر می فروختن! دیگه هیشکی حتی حال نداره جواب سلام آدم رو بدون منظور بده.

خان بابا جون؛ راستش من و بقیه ی دهاتیا خیلی از دست این عمو یارقلی ناراحتیم، همینکه یه قولایی بهش دادن که با پسرعموها کاری ندارن، عمو یارقلی هم رفت یه گوشه نشست و دهاتیا رو تنها گذاشت، ولی خدایی گل مراد عمو وسبزعلی عمو تا ته خط همینجوری دارن می رن، تازگیا هم دارن یه مطبعه ی مستقل واسه خودشون راه می ندازن، نمی دونم می تونن ادامه بدن یا نه؟

راستی خان بابا این آسیاب بادی ده هم بالاخره بعد نَوَدِ بوقی راه افتاد، البته باباخان و گل ممد و دارو دسته شون اینجوری می گن، ما که فعلا چیزی ندیدیم ولی چن وقت پیشا ده بالایی ها اومدن رفتن پای آسیاب و کارو تموم کردن ورفتن!! حالا اینکه این آسیاب بالاخره واسه ما آسیاب بشه رو دیگه نمی دونم، ایشالله که بشه، خوب خان بابای خوبم؛ دیگه حرفی واسه نوشتن ندارم جز اینکه ببخش که دیر به دیر برات نامه می نویسم.

این روزا چون داداش قادر نیست کمی بی حوصله ام و کمتر دست ودلم به کاغذ و قلم می ره، ایشالله داداش که برگرده زود به زود واسه ت نامه می نویسم.

قربون خان بابای خوبم برم/اویارقلی

- - - - -
پی نوشت:
یکی از دوستان پرسید : شما که این همه به خان بابا نامه نوشته اید، چرا ایشان جوابی برای شما نفرستادند؟ حضور این دوست و دوستان دیگر عرض می کنم خان بابا هم گاهی برایم نامه می نویسند چنانچه دوست دارید بخوانید اینجا کلیک کنید تا مرقومه ی خان بابا را بخوانید.



۱۴ نظر:

هستی گفت...

خدا به خیر کنه دهاتی های امرزو رو ما که مثلا سواد دار شدیم از ده بالا!

شادی گفت...

سلام... پاینده باشید.

همکار گفت...

سلام
از خواند این خان بابا همیشه لذت می برم/پایدار باشید وسبز

پونه گفت...

سلام.ممنون از حظور هميشگيتون.

بوتیمار سابق گفت...

سلام. به یادتم. هنوزممیام وبلاگت و میرم. ولی دیگه نه بوتیمار وبلاگی داره نه محمد اسماعیل زاه. مشکل دارن با نوشتن ما. با اینکه هیچی نمیگیم

بوتیمار سابق گفت...

سلام . هنوز میام و می خونمت. مثل همیشه . ولی دیگه نه بوتیمارم و نه محمد اسماعیل زاده. فقط یه ناشناسم که میام و استفاده می کنم. با نوشتن ما مشکل دارن. فدات

گیله مرد گفت...

سلام بوتیمار سابق جان:
اگاهی درد بزرگی است، پایدار باشید برادر/هرجا که هستید خوش و خرم باشید/خواستید پیامی بگذارید تا خصوصی خدمت برسیم/البته در نت /پیروز باشید برادر...

باران از لاهیجان گفت...

سلام اقای گیلانی پور
کم پیدا شدید
شما هم رفتید مدرسه ؟؟؟؟؟/ :-)

باران از لاهیجان گفت...

سلام
شبتون بخیر
گرفتارم
تو پست قبلی م که نوشتم عموم فوت کرده
از اول مهر هم که بچه های دانشجو اومدن دانشگاه و حسابی سرمون شلوغ شده دیگه موقع کسب و کاره

saw گفت...

چه عجب
نیمدی نیمدی حالا هم که اومدی با خان بابا اومدی
موفق باشی

پونه گفت...

با ارزوي سلامتي.اميدوارم بهتر شده باشيد.

محمد گفت...

سلام علیکم
درود بیکران به آرش خودمان
ما شمارو همینجوری علکی دوستون داریم

نيوشا(ساحل حرير) گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
farzin karegar گفت...

گيله مرد آي گيله مرد من تي او نامه ره بمرد
منم كم كم زئندرم به سيم آخر مرا خيلي فيشار آموندره